شناسهٔ خبر: 43544 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

کریمی‌دوستان: ستون ایرانشناسی با رفتن ستوده فرو ریخت/ اشراقی: ستوده زندگی اسطوره‌ای داشت

دکتر غلامحسین کریمی‌دوستان، رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در مراسم یادبود استاد گفت: وی یکی از ستون‌های ایران‌شناسی بود که با حضور ایرج افشار و محمدابراهیم باستانی‌پاریزی از سالیان پیش رونق گرفته بود و با رفتن وی این ستون فرو ریخت.

 

کریمی‌دوستان: ستون ایرانشناسی با رفتن ستوده فرو ریخت/ اشراقی: ستوده زندگی اسطوره‌ای داشت

 

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ ، مراسم یادبود دانشمند فقید دکتر منوچهر ستوده به همت گروه تاریخ دانشگاه تهران به همراه انجمن علمی دانشجویان تاریخ با سخنرانی دکتر احسان اشراقی، استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران، دکتر محمدباقر وثوقی، استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران، دکتر رسول جعفریان، استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران، دکتر غلامحسین کریمی‌دوستان، رئیس دانشکده ادبیات و سیدجواد میرهاشمی، مستندساز یکشنبه (29 فروردین) در تالار باستانی‌پاریزی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد.

همچنین در این مراسم فیلم مستند «خون است دلم برای ایران» که درباره زندگی دکتر منوچهر ستوده بود، به نمایش درآمد.

چراغ ایرانشناسی رو به خاموشی است

کریمی‌دوستان، رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران گفت: ستوده یکی از ستون‌های ایران‌شناسی بود با حضور ایرج افشار و محمدابراهیم باستانی‌پاریزی از سالیان پیش رونق گرفته بود، با رفتن وی این ستون فرو ریخت. اگر چه در این عرصه چند نام چون دکتر محمدابراهیم باستانی‌پاریزی، استاد ایرج افشار و دکتر منوچهر ستوده می‌درخشیدند و ما امروز در زیر سقف تالار باستانی‌پاریزی جمع شدیم تا از دوست دیرینش ستوده یاد کنیم.

در چنین مکانی این پرسش پیش می‌آید که چرا این بزرگان در این حوزه جمع شدند و علم و ادب و فرهنگ و تاریخ را خلق کردند و ساختند؟ فرهنگی که بر متون نوشتاری دوهزار و 500 ساله استوار است. فرهنگ ایرانی که با اسلام گره خورد و در دل ایران اسلامی بالید. اگرچه باید یادآوری کرد که ایران تا پیش از آمیختن در هویت اسلامی ریشه در پندار نیک، کردار نیک و گفتار نیک داشت و خون هر ایرانی با مزداپرستی آشنا بود.
 
وی افزود: درست در همان زمانی که ایرانیان مزداپرست و یکتاپرست بودند در سرزمین عربستان و هندوستان بت‌پرستی رواج داشت. بنابراین یکتاپرستی ما نشان از اندیشه بلند ایرانی داشت؛ اندیشه‌ای که با اسلام درآمیخت و با پشتوانه غنی خود ایران اسلامی را بالنده کرد.
 
رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنانش گفت: سال‌ها پس از آمیختن فرهنگ ایرانی با مذهب اسلامی بزرگانی آمدند و به اعتلای این فرهنگ پرداختند. بزرگانی که بعدها ستون‌های دانشکده ادبیات تهران را پایه‌گذاری کردند و برای رشد این دانشکده از جان خود مایه‌گذاشتند. یکی از این بزرگان ستوده است. حال هر جا نام فرهنگ، ادب، تاریخ و ایران‌شناسی بر زبان آورده شود، کسی نمی‌تواند بدون نام بردن از دانشکده ادبیات دانشکاه تهران از این عرصه سخن براند.
 
کریمی‌دوستان اظهار کرد: چراغ فرهنگ، تاریخ و ادب این مرز و بوم که فرهیختگانی همچو افشار، ستوده‌، باستانی‌پاریزی‌ و شفیعی‌کدکنی را پروراندند در آستانه خاموشی است. شایسته است که نگذاریم این آتشگه دیرینه خاموش شود و چراغ فرهنگ و ادب رو به خاموشی برود. کارزار علم و ادب و فرهنگ ایران پهلوانانی می‌خواهد که در غیاب پهلوانان نامی این عرصه چراغ فرهنگ را روشن نگه دارند و به صحنه بیایند و بذر فرهنگ را آبیاری کنند که اگر نیایند و این چراغ خاموش شود، گناه است.
 
ستوده از تاریخ جغرافیای تاریخی می‌آفرید

در بخش دیگری از این مراسم اشراقی گفت: زنده‌یاد ستوده همه راه‌ها، کوره‌راه‌ها و کویرها را با انگیزه ایران‌دوستی و میل به طبیعت‌خواهی با شور و شوق طی کرد تا جغرافیای تاریخی که مقام و منشأ این سرزمین و طبیعت در آن نهفته بود را هویدا کند و به رشته تحریر درآورد. ستوده با نشر تالیفاتی بزرگ از جمله کتاب 10 جلدی گرانسنگ «از آستارا تا آستارآباد» و تصحیح متون فارسی معتبر مانند «حدود العالم»، «مهمان‌نامه بخارا» و چندین متن تاریخی و جغرافیایی در حوزه مازندران و گیلان و تصحیح متون و رساله‌های فراوان در شناسایی فرهنگ ایران و دوام زبان فارسی گام‌های موثری برداشت.
 
وی افزود: جغرافیای تاریخی برای ستوده علمی جذاب‌تر و مهم‌تر از تاریخ بود وی از تاریخ جغرافیای تاریخی می‌آفرید و همه شکوه و جلال ایران را در نوشته‌هایش آشکار می‌کرد. وی پس از 103 سال عمر درگذشت و در وطن مالوفش بر طبق وصیت خود در سلمان‌شهر روی در نقاب خاک کشید. مردی که همیشه در سیر و سفر بود و زندگی اسطوره‌ای داشت. اسطوره‌ای از آن روی که زندگی‌اش به سبک زندگی انسان‌های قبل از تاریخ دل در گروه طبیعت داشت. وی مردی استوار، استادی برجسته، پرکار و از افتخارات گروه تاریخ دانشگاه تهران بود.
 
تحلیل تاریخ بدون اتکا به متون کار ارزشمندی نیست

رسول جعفریان در ادامه این مراسم با اشاره به آثار منتشر شده در حوزه تاریخ و فرهنگ ایران گفت: در 100 سال گذشته مورخان، مولفان و ایران‌شناسان راه پر فراز و نشیبی برای انتشار آثار خود طی و متون ناشناخته بسیاری را منتشر کردند که از نظر بنده این اقدام بسیار پسندیده است، زیرا تحلیل تاریخ بدون اتکا به متون منتشر نشده و تکراری کار چندان ارزشمندی نیست. استاد ستوده و ایرج افشار متون بسیاری را تصحیح و چاپ کردند و با وسواس بسیار حجم زیادی از متون ارزشمند را بر جای گذاشتند. با نگاهی به این آثار است که ما می‌توانیم به تحلیل تاریخ و فرهنگ گذشته بپردازیم.
 
وی افزود: نگاهی به آثار منتشر شده از دکتر ستوده به ما می‌گوید که کار وی کارستانی بود به ویژه تالیفات وی در حیطه تاریخ محلی و متونی که در این زمینه چاپ کرد، بی‌نظیر است؛ متونی که پژوهشگران از آن بی‌نیاز نیستند. استاد علاوه بر تحقیق و تألیف در حوزه جغرافیای تاریخی نگاه بی‌نظیری به لغت و فرهنگ داشت و کتاب‌هایی که در این زمینه منتشر کرده، گویای این ارزشمندی است.

جعفریان ادامه داد: با این حال اینکه ما در سخن بخواهیم مانند ستوده و افشار باشیم، بسیار آسان است اما در عمل کار بسی دشوار است، زیرا زمان و هزینه بسیاری نیاز است تا بتوان به تصحیح و انتشار متون ناشناخته به جا مانده پرداخت و تا زمانی که ما میراث گذشته را منتشر نکنیم، مجبوریم تنها براساس کتاب‌های چاپ شده محدود اظهارنظر کنیم در این صورت اظهارنظر ما تنها درباره 10 درصد تاریخ چاپ شده و 90 درصد آن مغفول مانده است.
 
ستوده چو موج گریزان از آرامش بود

محمدباقر وثوقی در بخش دیگری از این مجلس یادبود عنوان کرد: دکتر ستوده در سفری که به جنوب ایران داشت و من همراه وی بودم درباره مولف و پژوهشگر می‌گفت: قلم را باید با قدم پیشبرد و نوشتن با پژوهش میدانی اصالت می‌یابد. وی مانند موجی دور از آرامش بود و گویی با نشستن مخالف بود. به یاد دارم که وی در سفری به همراه دکتر مهدوی، ایرج افشار که برای خواندن متن کتیبه‌ای به یکی از روستاهای دوردست جنوب آمده بود. این سه تن پس از طی مسافتی فراوان حاضر نشدند دمی بیاسایند مگر اینکه موفق به خواندن متن آن کتیبه شدند.
 
تلاش‌های ستوده فصل‌ جدیدی در عرصه فرهنگ 

منصور صفت‌گل، مدیر گروه تاریخ دانشگاه تهران پیام دکتر محمود نیلی احمدآبادی را که به مناسبت برگزاری مجلس یادبود دانشمند فقید دکتر منوچهر ستوده فرستاده بود، خواند. در بخشی از آن آمده است: «ایران عزیز همواره عرصه ظهور شخصیت‌های علمی و فرهنگی و نام‌های ماندگاری بوده که اصالت و هویت ایران‌زمین وامدار تلاش‌های خستگی‌ناپذیر آنهاست. دکتر ستوده از زمره مردان بزرگ و توانمند بود که تلاش‌های وی در عرصه فرهنگ و جغرافیا فصل‌های جدیدی در این حوزه گشود و بر تقویم این ملک کهن برگ‌های زرین متعدد افزود...»

در پایان مراسم سید جواد میرهاشمی، مستندساز گفت: فیلم «دلم خون است برای ایران»‌ وامدار شعری از استاد منوچهر ستوده است که وی در زمان اشغال ایران از سوی متفقین سروده است و این دفتر شعر مدت‌ها به دلایلی منتشر نشد.

نظر شما